سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و چون گفته خوارج را شنید که حکومت جز از آن خدا نیست ، فرمود : ] سخن حقّى است که بدان باطلى را خواهند . [نهج البلاغه]
 

 

 

کلام عشق

سلام بر تو ای ماه خون ، ماه ارزش های ماندگار و آموزه های عبرت ، استواری و غیرت و آزادگی . سلام برتو.
سلام . این خیمه های کوچک وبزرگ بر افراشته در دل صحرای سوزان از آن کدام کاروان غریب است؟
الهی بمیرم! این بچه های قد و نیم قد که شوروهلهله کودکانه شان در خشونت ریگ ها و خارهای بی رحم این برهوت گرفتاراست ازکدام تبارمظلومند؟
دریغا ، آن بانوان نجیب از کدام قبیله صبرند که عبایی از نور به سر دارند وحریم حیا وعصمت شان عرق شرم را بر پیشانی زمین و زمان می نشاند و نگاه های نگرانشان غیرت عرب را مجازات می کند.؟
وای برمن ، آن گریه های سوزناک نوزاد شش ماهه کیست که دل آسمان و زمین را به درد می آورد وجان هستی را می گدازد؟
آن دخترسه ساله شیرین زبان ماهرو ،دردانه کدام خانواده است که به پیراهن گلدارش می نازد و با کرشمه های کودکانه نوازش های پدرنازخریده را برای همسالان وا گویه می کند؟.
شگفتا ،این مردان بلند بالا و خورشید رخ کیانند که نوای مناجات و استغاثه هایشان زمین را به آسمان متصل می کند و لطافت صدایشان دل سخت این وادی دهشتناک را نرم می سازد؟
بی قراری و دل واپسی آن مرد علمدار و رشید و ستبر بازو که پروانه وار بر گرد خیمه ها می چرخد و برق چشمان بیدارش دل سیاهی شب را می شکافد از برای چیست؟
عجبا !درآن سوی صحرا کیانند که صدای آختن شمشیرها و نیزه هایشان گوش فلک را می آزارد و نفس های پرکینه و آمیخته با نعره های مستانه برآمده از خوی دنیازدگی وخشونت آنان، صحرا را هم به تنگ آورده است؟
چه مردمانی هستند که سنگدلی و بی رحمی را با میخ های جهل و تعصب به پای ستوران خویش نعل می سازند تا آنگونه که می خواهند بتازند ونگاه غضبناکشان از پس چهره های پوشانده ومخوف ، کشتن ، آتش زدن وغارت کردن نگین ها وخلخال ها را انتظار می کشد؟
خدای من! این صحرای
ادامه مطلب...




::: پنج شنبه 88/9/26 ::: ساعت 7:29 عصر :::   توسط علی عرب فیروزجائی 
نظرات شما: نظر