منتظران واقعی چه خصوصیاتی باید داشته باشند
اول ـ خودسازی فردی
چنین تحوّلی قبل از هر چیز نیازمند به عناصر آماده و با ارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان اصلاحات وسیعی را در جهان بدوش بکشند، و این در درجه اول محتاج به بالا بردن سطح اندیشه و آگاهی و آمادگی روحی و فکری برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه عظیم است . تنگ نظریها، کوته بینیها، کج فکریها، حسادتها اختلافات کودکانه و نابخردانه و بطور کلی هرگونه نفاق و پراکندگی با موقعیت «منتظران واقعی» سازگار نیست.
نکته مهم این است که منتظر واقعی برای چنان برنامه مهمی هرگز نمیتواند نقش تماشاچی را داشته باشد باید از هم اکنون حتماً در صف انقلابیون قرار گیرد.
ایمان به نتایج و عاقبت این تحوّل هرگز به او اجازه نمیدهد که در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج به داشتن «اعمالی پاک» و روحی پاکتر و برخورداری از «شهامت» و «آگاهی» کافی است.
من اگر فاسد و نادرستم چگونه میتوانم در انتظار نظامی که افراد فاسد و نادرست در ان هیچگونه نقشی ندارند، بلکه مطرود و منفور خواهند بود، روزشماری کنم .
آیا این انتظار برای تصفیه روح و فکر و شستشوی جسم و جان از لوث آلودگیها کافی نیست
ارتشی که در انتظار جهاد آزادی بخش به سر میبرد حتماً به حالت آماده باشد کامل درمیآید، سلاحی را که برای چنین میدان نبردی شایسته است بدست میآورد، سنگرهای لازم را میسازد . آمادگی رزمی افراد خود را بالا میبرد.
روحیه افراد خود را تقویت میکند و شعله عشق و شوق برای چنین مبارزهای را در دل فرد فرد سربازانش زنده نگه میدارد. ارتشی که دارای چنین آمادگی نیست هرگز در انتظار به سر نمیبرد و اگر بگوید دروغ میگوید.
انتظار یک مصلح جهانی به معنای آماده باش کامل فکری و اخلاقی ، مادی و معنوی، برای اصلاح همه جهان است . فکر کنید چنین آماده باشی چقدر سازنده است.
و خود سازی برای چنین هدفی مستلزم به کار بستن عمیق ترین برنامههای اخلاقی و فکری و اجتماعی است، این است معنای انتظار واقعی آیا هیچکس میتواند بگوید چنین انتظاری سازنده نیست؟
دوّم – خودیاریهای اجتماعی
منتظران راستین در عین حال وظیفه دارند تنها به خویشتن نپردازند، بلکه مراقب حال یکدیگر باشند، و علاوه بر اصلاح خویش در اصلاح دیگران نیز بکوشند زیرا برنامه عظیم و سنگینی که انتظارش را میکشند یک برنامه فردی نیست، برنامهای است که تمام عناصر انقلاب باید در آن شرکت جویند، باید کار به صورت دسته جمعی و همگانی باشد، کوششها و تلاشها باید هماهنگ گردد، و عمق و وسعت این هماهنگی باید به عظمت همان برنامه انقلاب جهانی باشد که انتظار آن را دارند.
در یک میدان وسیع مبارزه دستهجمعی هیچ فردی نمیتواند از حال دیگران غافل بماند، بلکه موظف است هر نقطه ضعفی را در هر کجا ببیند اصلاح کند و هر موضع آسیبپذیری را ترمیم نماید، و هر قسمت ضعیف و ناتوانی را تقویت کند، زیرا بدون شرکت فعالانه و هماهنگ تمام مبارزین ، پیاده کردن چنان برنامهای امکان پذیر نیست.
بنابراین منتظران واقعی علاوه بر اینکه به اصلاح خویش میکوشند وظیفه خود میدانند که دیگران را نیز اصلاح کنند.
این است اثر سازنده دیگری برای انتظار قیام یک مصلح جهانی، و این است فلسفه آن همه فضیلتها که برای منتظران راستین شمرده شده است.
سوم ـ منتظران راستین در فساد محیط حل نمیشوند
اثر مهم دیگری که انتظار مهدی دارد حل نشدن در مفاسد محیط و عدم تسلیم در برابر آلودگیها است.
توضیح این که هنگامی که فساد فراگیر میشود و اکثریت یا جمع کثیری را به آلودگی میکشاند گاهی افراد پاک در یک بن بست سخت روانی قرار میگیرند، بنبستی که از یأس اصلاحات سرچشمه میگیرد.
گاهی آنها فکر میکنند کار از کار گذشته و دیگر امیدی به اصلاح نیست ، و تلاش و کوشش برای پاک نگاهداشتن خویش بیهوده است ، این نومیدی و یأس ممکن است آنها را تدریجاً به سوی فساد و همرنگی با محیط بکشاند و نتوانند خود را به صورت یک اقلیت صالح در برابر اکثریت ناسالم حفظ کنند و همرنگ جماعت نشدن را موجب رسوایی بدانند!
تنها چیزی که میتواند در آنها «امید» بدمد و به مقاومت و خویشتن داری دعوت کند و نگذارد در محیط فاسد حل شوند امید به اصلاح نهایی است، تنها در این صورت است که آنها دست از تلاش و کوشش برای حفظ پاکی خویش و اصلاح دیگران برنخواهند داشت.
و اگر میبینیم در دستورات اسلامی یأس از آمرزش یکی از بزرگترین گناهان شمرده شده است و ممکن است افراد ناوارد تعجب کنند که چرا یأس از رحمت خدا اینقدر مهم تلقی شده، حتی مهمتر از بسیاری از گناهان، فلسفهاش در حقیقت همین است که گناهکار مأیوس از رحمت، هیچ دلیلی نمیبیند که به فکر جبران بیفتد و یا لااقل دست از ادامة گناه بردارد، و منطق او این است اکنون که آب از سر من گذشته است چه یک قامت چه صد قامت ! من که رسوای جهانم غم دنیا هیچ است ! ، بالاتر از سیاهی رنگ دیگر نباشد، آخرش جهنم است ، من که هم اکنون آنرا برای خود خریدهام دیگر از چه میترسم؟! و مانند این منطقها...
امّا هنگامی که روزنة امید برای او گشوده شود، امید به عفو پروردگار ، امید به تغییر وضع موجود، نقطه عطفی در زندگی او خواهد شد و او را به توقف کردن در مسیر گناه و بازگشت به سوی پاکی و اصلاح دعوت میکند.
به همین دلیل امید را میتوان همواره به عنوان یک عامل مؤثر تربیتی در مورد افراد فاسد شناخت همچنین افراد صالحی که در محیطهای فاسد گرفتارند، بدون امید نمیتوانند خویشتن را حفظ کنند.
نتیجه این که انتظار ظهور مصلحی که هر قدر دنیا فاسدتر میشود امید ظهورش بیشتر میگردد اثر فزایندة روانی در معتقدان دارد، و آنها را در برابر امواج نیرومند فساد بیمه میکند ؛ آنها نه تنها با گسترش دامنة فساد محیط مأیوس نمیشوند بلکه به مقتضای «وعده وصل چون شود نزدیک – آتش عشق تیزتر گردد» وصول به هدف را در برابر خویش میبینند و کوشش آنها برای مبارزه با فساد و یا حفظ خویشتن با شوق و عشق زیادتری تعقیب میگردد.
نظرات شما: نظر