تمام لذت عمرم همین است که مولایم امیرالمومنین است
شاعر معروف جلال الدین بلخی معروف به مولوی درباره اخلاص اخلاص حضرت علی علیه السلام در کتاب مثنوی خود از مثال زده وبعد شعری در این باره سروده است .
البته بطور خلاصه عرض کنم :
در جنگ خندق وقتی حضرت علی علیه السلام به عمر بن عبدود (قهرمان جبهه کفر بود) غلبه پیدا کرد عمرد بن عبدود به صورت حضرت علی علیه السلام اب دهن پرتاب کرد حضرت برای اینکه بخاطر بی ادبی سر از بدن او جدا نکند وفقط وفقط به خاطر خدا سر را از بدن ان ملعون جدا کرده باشد از روی سینه عمربن عبدود بلند شد وچند قدمی راه رفت تا خشمی نسبت به او نداشته باشد ؛ودوباره برگشت وسر از تن عمر بن عبدود جدا کرد بدون اینکه زرهی گران غمیمت را به عنوان غنیمت بر دارد از کنار جسدش گذشت به طرف رسول الله باز گشت .1
شعر زیبای مولوی درباره مدح مولا علی علیه السلام
از علی آموز اخلاص عمل شیر حق را دان مطهر از دغل
در غزا بر پهلوانی دست یافت زود شمشیری بر آورد و شتافت
او خدو انداخت در روی علی افتخار هر نبی و هر ولی
آن خدو زد بر رخی که روی ماه سجده آرد پیش او در سجدهگاه
در زمان انداخت شمشیر آن علی کرد او اندر غزااش کاهلی
گشت حیران آن مبارز زین عمل وز نمودن عفو و رحمت بیمحل
گفت بر من تیغ تیز افراشتی از چه افکندی مرا بگذاشتی
آن چه دیدی بهتر از پیکار من تا شدی تو سست در اشکار من
آن چه دیدی که چنین خشمت نشست تا چنان برقی نمود و باز جست
آن چه دیدی که مرا زان عکس دید در دل و جان شعلهای آمد پدید
ادامه مطلب...
نظرات شما: نظر
اخلاص در دعا
اخلاص در دعا به خاطر تفاوت درک و شناخت افراد مراتبى دارد. بعضى در این مقام هستند که انگیزه را از دعا خواندن از مقاصد مادى و دنیوی پاک کنند و با توجه به ثواب و عقاب اعمال و به قصد رسیدن به حور و غلامان و قصرهاى آخرت و ترس از عذاب دوزخ دعا میخوانند و به همین علت در کتابهاى دعا جستجو میکنند و هر دعایى که ثواب اخروی بیشترى داشت انتخاب میکنند.
و برخى پا را فراتر نهاده و بدون طمع رفتن به بهشت و یا ترس از آتش جهنم، بلکه فقط جهت برقرارى ارتباط با معبود و انس با حضرتش دعا میخوانند که این گروه از احرار و آزادگانند.
«قل انّ صلاتى و نسکى و محیاى و مماتى لله رب العالمین»؛
بگو اى پیامبر همانا نماز و طاعات و کلیة اعمال من و زندگى و مرگ من همه براى خداست، که پروردگار جهانیان است.
حضرت امیر المؤمنین على علیه السّلام عبادتهاى مردم را به سه دسته تقسیم میفرمودند:
انّ قوماً عبدوا الله رغبةً فتلک عبادة التجار:
گروهی خداوند را به امید بهشت عبادت کردند که آن عبادت بازرگانان است.
انّ قوماً عبدوا الله رهبةً فتلک عبادة العبید:
و گروهى خداوند را از ترس جهنم عبادت کردند که آن عبادت بردگان است.
انّ قوماً عبدوا الله شکراً عبادة الاحرار و گروهى خداوند را عبادت کردند از روی شکر و سپاس که آن عبادت آزادگان است.
قصه همه وصل حور و خلد برین است غایت مقصود ما نه آن و نه این است
التماس دعا...
نظرات شما: نظر