مبازره با شایعه سازان واخلال گران امنیت اجتماعی
دو گروه هستند که ضربه زیادی به امنیت جامعه می زنند ودرحقیقت متکب فساد وفتنه می شوند یکی شایعه سازان و دگری اراذل واوباشی که مخل به امنیت اجتماعی می شونددر ایه 61 سوره اخزاب می خوانیم (لئن لم ینته المنافقون والذین فی قلوبهم مرض والمرجعون...)
«اگر منافقان وبیماردلان وانها که اخبار دروغ وشایعات بی اساس در مدینه پخش می کنند دست بر ندارندتو را بر ضدّ انان می شوارنیم سپس جز مدت کوتاهی نمی توانند در کنار تو این شهر بمانند واز همه جا طرد می شوند وهر جا یافته شوند گرفته خواهند شد وبه سختی به قتل خواهند رسید»
قران اخطار شدیدی به این درگروه می دهد می فرماید اگر شایعه سازان واوباش دست از فساد وفتنه بر ندارن به انها اعلان جگ کرده سپس انها را از شهر اخراج کن وانه را هر جایافتی به سختی به قتل برسان.
قران در مقابل فتنه وفساد اجتماعی بر خورد شدیدی کرده است زیرا زندگی در چنان جامعه ای بسیارمشکل است ولذا برای تحصیل یا امنیت جامعه باید هر بهایی را پرداخت تا انجا که اسلام به خاطر ان اجازه جنگ با اخلال گران امنیت اجتماعی را صادر می کند.
ایا انهای که در کشور نزدیک به دو سال فتنه به پا کردند وهمه چیز را زیر پا نهادند و به بهانه تقلب دست به هر چیز زدند ودست به دامن هر بیگانه وکافر ورقاصه... شدند واز انها حمایت می طلبیدند!!!!
باید چه برخوردی باید انجام داد؟
نظرات شما: نظر
متن نامه
پسرم! نه گوشهگیری صوفیانه دلیلِ پیوستن به حق است، و نه ورود در جامعه و تشکیل حکومت، شاهد گسستن از حق. میزان در اعمال انگیزههای آنهاست.
چه بسا عابد و زاهدی که گرفتار دام ابلیس است و آن دام گستر، با آنچه مناسب او است، چون خودبینی، خودخواهی، غرور، عجب، بزرگبینی، تحقیر خلق الله، شرک خفی و امثال آنها، او را از حق دور و به شرک میکشاند و چه بسا متصدّی امور حکومت که با انگیز? الهی به معدن قرب حق نائل میشود. پس میزان عرفان و حرمان، انگیزه است.
هر قدر انگیزهها به نور فطرت نزدیک¬تر باشند و از حُجُب، حتّی حُجُب نور وارستهتر، به مبدأ نور وابستهترند، تا آنجا که سخن از وابستگی نیز کفر است.
پسرم! از زیر بار مسؤولیت انسانی که خدمت به حق در صورتِ خدمت به خلق است شانه خالی مکن، که تاخت و تاز شیطان در این میدان، کمتر از میدان تاخت و تاز در بین مسئولین و دستاندرکاران نیست، و دست و پا برای بدست آوردن مقام، هر چه باشد، چه مقام معنوی و چه مادی مزن، به عذر آن که میخواهم به معارف الهی نزدیک شوم، یا خدمت به عبادالله نمایم، که توجه به آن از شیطان است، چه رسد که کوشش برای به دست آوردن آن.
پسرم! سور? مبارک? حشر را مطالعه کن، که گنجینههائی از معارف و تربیت در آن است، وارزش دارد که انسان یک عمر در آنها تفکر کند، و از آنها به مدد الهی توشهها بردارد، خصوصاً آیات اواخر آن از آنجا که میفرماید:
« یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ لْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا تَعْمَلُونَ »(حشر18)
ای آنان که ایمان آوردهاید،از خدا پروا کنید،وهر کس بنگرد برای فردا (یقیامت) چه پیش فرستاده،وتقوای خدا پیشه سازید،خدا بدانچه انجام میدهید آگاه است.
(چه خوبه بعضی از مسئولین و اقازادهاشون از این مرد خدا درس بگیرند ودست از فتنه بکشند...)
نظرات شما: نظر