سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] اگر خداوند از نافرمانى خود بیم نمى‏داد ، واجب بود بشکرانه نعمت‏هایش نافرمانى نشود . [نهج البلاغه]
 

 

 

کلام عشق

حجت الاسلام والمسلمین فاطمی نیا:

اگر یقین نداشتم نمی‌گفتم، هرکس با رهبر انقلاب مخالفت کند،خدا از او نمی‌گذرد/این مرد بزرگ عزّ اسلام است

حجت الاسلام و المسلمین فاطمی نیا از علما و خطبای سرشناس تهران، در پایان یکی از جلسات سخنرانی خود، با توجه به شرایط موجود در جامعه، مطالب مهمی را پیرامون شخصیت رهبر معظم انقلاب و تبعیت از ایشان مطرح نموده اند که نظر به اهمیت این اظهارات، رجانیوز متن کامل سخنان ایشان به همراه فایل صوتی آنرا در اختیار کاربران محترم قرار می‌دهد:

امشب در ختام این مجلس برایتان می‌گویم. بنده روی منبر امام حسین(علیه السلام) ، در خانه خدا، آن هم در مجلس حضرت زهرا(سلام الله علیها) اگر چیزی را یقین نکنم، نمی‌گویم. بدانید و آگاه باشید هرکس کوچک‌ترین حرفی در تضعیف مقام رهبری بزند، هرکس اندیشه‌ای داشته باشد که ضد مقام رهبری باشد، خدا او را نخواهد بخشید. این را یقین بدانید.

قدردان رهبر باشید؛ اگر افکار پاشیده‌ای، پوسیده‌ای به شما عرضه کردند، قبول نکنید؛ این مرد بزرگ عزّ اسلام است و هرکس با این مرد بزرگ، با مقام معظم رهبری مخالفت کند، خدا از او نمی‌گذرد، اگر یقین نداشتم نمی‌گفتم.

خدایا تو شاهدی که چیزی می‌دانم و می‌گویم، جوانی باشد، پیری باشد، هرکس باشد با یک مشت افکار پوسیده و پاشیده که از صاحبان هواهای فاسد، هواهای نفسانی گاهی عرضه می‌شود، اگر کسی گوش به حرف کسی بدهد و خدای نکرده با این مرد بزرگ که امروز آبروی اسلام است، عزّ اسلام است، این فرزند حضرت زهرا (سلام الله علیها) بخواهد مخالفت کند، عاقبت بخیر نمی‌شود؛

حواستان باشد؛ یک چیزی می‌دانمادامه مطلب...




::: یکشنبه 88/9/29 ::: ساعت 10:57 صبح :::   توسط علی عرب فیروزجائی 
نظرات شما: نظر
سلام بر تو ای ماه خون ، ماه ارزش های ماندگار و آموزه های عبرت ، استواری و غیرت و آزادگی . سلام برتو.
سلام . این خیمه های کوچک وبزرگ بر افراشته در دل صحرای سوزان از آن کدام کاروان غریب است؟
الهی بمیرم! این بچه های قد و نیم قد که شوروهلهله کودکانه شان در خشونت ریگ ها و خارهای بی رحم این برهوت گرفتاراست ازکدام تبارمظلومند؟
دریغا ، آن بانوان نجیب از کدام قبیله صبرند که عبایی از نور به سر دارند وحریم حیا وعصمت شان عرق شرم را بر پیشانی زمین و زمان می نشاند و نگاه های نگرانشان غیرت عرب را مجازات می کند.؟
وای برمن ، آن گریه های سوزناک نوزاد شش ماهه کیست که دل آسمان و زمین را به درد می آورد وجان هستی را می گدازد؟
آن دخترسه ساله شیرین زبان ماهرو ،دردانه کدام خانواده است که به پیراهن گلدارش می نازد و با کرشمه های کودکانه نوازش های پدرنازخریده را برای همسالان وا گویه می کند؟.
شگفتا ،این مردان بلند بالا و خورشید رخ کیانند که نوای مناجات و استغاثه هایشان زمین را به آسمان متصل می کند و لطافت صدایشان دل سخت این وادی دهشتناک را نرم می سازد؟
بی قراری و دل واپسی آن مرد علمدار و رشید و ستبر بازو که پروانه وار بر گرد خیمه ها می چرخد و برق چشمان بیدارش دل سیاهی شب را می شکافد از برای چیست؟
عجبا !درآن سوی صحرا کیانند که صدای آختن شمشیرها و نیزه هایشان گوش فلک را می آزارد و نفس های پرکینه و آمیخته با نعره های مستانه برآمده از خوی دنیازدگی وخشونت آنان، صحرا را هم به تنگ آورده است؟
چه مردمانی هستند که سنگدلی و بی رحمی را با میخ های جهل و تعصب به پای ستوران خویش نعل می سازند تا آنگونه که می خواهند بتازند ونگاه غضبناکشان از پس چهره های پوشانده ومخوف ، کشتن ، آتش زدن وغارت کردن نگین ها وخلخال ها را انتظار می کشد؟
خدای من! این صحرای
ادامه مطلب...




::: پنج شنبه 88/9/26 ::: ساعت 7:29 عصر :::   توسط علی عرب فیروزجائی 
نظرات شما: نظر

 

صفات خدا

         

1-    صفات ثبوتی و سلبی

  صفات ثبوتی بیان­گر بُعدی از ابعاد کمالی خدا بوده و از ثبوت واقعیتی در ذات الهی حکایت می‌کنند مانند: علم، قدرت، حیات و...، این صفات، با واقعیت ثبوتی و کمالی خود مایه کمال و زیبایی موصوف شده و هر نوع نقص و کاستی را از موصوف طرد می‌کنند به این لحاظ، آنها را صفات جمالیّه نیز نامیده­اند.

 صفات سلبی بیان­گر سلب نوعی نقص و مفهوم عدمی از ذات خداوند می‌باشند. مثل عدم جهل و عدم محدودیت و... از آن­جا که نقص و کاستی، خود، سلب و عدم کمال است، حقیقت صفت سلبی عبارت از «سلب کمال» خواهد بود و چون «نفی نفی» «اثبات» است. صفات سلبی نیز کمال ذات خداوند پرده برمی‌دارند مثلاً جهل به معنای سلب علم است و سلب سلب علم، مساوی با اثبات علم است.

 2- صفات ذاتی و فعلی

 صفت ذاتی با لحاظ نمودن یکی از کمالات خداوند، از ذات الهی انتزاع می‌گردد. و بر آن حمل می‌شود چنان­چه ذهن با توجه به اینکه خداوند بر انجام هر کار ممکنی تواناست، مفهوم «قدرت» را انتزاع می‌کند و آن را به ذات واجب تعالی حمل می­نماید. هم­چنین هر صفت فعل، از رابطه خاص بین ذات الهی و موجود دیگر گرفته می‌شود. مانند صفت خالقیّت که از وابستگی وجودی مخلوقات به ذات الهی انتزاع می‌شود.

 

 3- صفات نفسی و اضافی

صفات نفسی اوصافی هستند که مفاهیم آنها حاکی از نسبت امر به دیگری نیست. امّا صفت اضافی، به لحاظ مفهومی، مشتمل بر نوعی اضافه به غیر است. برای مثال حیات، صفتی نفسی است، در مفاهیم قدرت و اراده اضافه به «مقدور» و «مراد» نهفته است. 

 

 4- صفات خبریادامه مطلب...




::: سه شنبه 88/9/17 ::: ساعت 9:21 صبح :::   توسط علی عرب فیروزجائی 
نظرات شما: نظر

نوشتن از مولای متقیان جرأتی می‌خواهد که من ندارم!

هرچه از خصلت‌ها و فضیلت‌های آسمانی‌اش می‌نویسم، کلمات را برای نشان دادن قطره‌ای از وجود بیکرانش کوچک و حقیر می‌بینم.

وقتی که می‌خواهم بنویسم، علی ولی بود، وصی بود، عادل بود، زاهد بود، عارف بود، شجاع بود، مجاهد بود و...

نمی‌توانم با کلمات، توصیفی داشته باشم از عظمتش.

علی(ع) کسی است که جز پیامبر اکرم(ص) و فاطمه زهرا(س) و یازده فرزند معصومش، هیچ‌کس عظمت الهی‌اش را درک نکرده و نخواهد کرد و به درستی گفته‌اند که علی(ع) آینه‌ی تمام نمای انسان کامل است.
.عید غدیر، عید امامت و ولایت بر تمامی شیعیان و محبان علی(ع) و فرزندانش تبریک و تهنیت باد.






::: شنبه 88/9/14 ::: ساعت 8:25 عصر :::   توسط علی عرب فیروزجائی 
نظرات شما: نظر
روزی انسان

حضرت علی (ع) می فرمایند::  روزی دو گونه است: یکی آن که تو در جستجوی آن هستی و دیگری آن که تو را می جوید که اگر به دنبال آن نروی،‌ به سراغ تو می آید. فکر و اندوه سال آینده را بر فکر و اندوه امروز، اضافه مکن که برای رسیدگی به مشکلات هر روز، آن روز کافی است. اگر سال آینده جزء عمرت باشد، خداوند هر روز روزی تازه می‌دهد و اگر از عمرت نباشد، چرا غم و اندوه چیزی بخوری که مربوط به تو نیست؟ بدان کسی پیش از تو، به روزی تو نمی رسد و آن را از دست تو نمی تواند خارج کند و آن چه برای تو مقدّر شده،‌ هرگز نمی تواند آن را به تأخیر اندازد". روایت فوق و مانند آن برای جلوگیری از صفت مذموم حرص و زیاده طلبی است، هر چند انسان وظیفه دارد برای امرار معاش و کسب روزی به فعالیت بپردازد، اما از این نکته نباید غفلت ورزد که همه چیز بر اساس محاسبات بشری حاصل نمی شود. خداوند در قرآن می‌فرماید: "و فی السماء رزقکم؛ روزی شما در آسمان مقدّر شده است". از این رو خداوند گاهی به بعضی آفریده ها به گونه ای روزی می‌رساند که صد عاقل در آن حیران بماند. امام علی(ع) می‌فرماید: "اگر دست یابی به روزی،‌ تنها به اندیشه و عقل بود؛ نباید چهار پایان و نادانان که فاقد عقل و اندیشه و تدبیرند، به زندگی خود ادامه دهند".


سعدی می‌گوید: 
             چنان روزی به نادانان رساند      که صد عاقل در آن حیران بماند
به این روزی که برای همه تضمین شده است "روزی مقسوم"‌ می‌گویند: شهریار می‌گوید:
رزق مقسوم برات است،‌نباشی مغموم در سر وعده وصول است براتِ مقسوم
ما و این رزق مقدّر پی هم می گردیم تا کجــا دست بیــابیم به وقت معــلوم






::: پنج شنبه 88/9/12 ::: ساعت 6:23 صبح :::   توسط علی عرب فیروزجائی 
نظرات شما: نظر

 با لبخند زدن از ابتلا .به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.
خنده عملکرد ایمنی بدن شما را تقویت می‌کند چراکه شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا به آنفولانزا و سرماخوردگی نیز می‌توانید جلوگیری کنید.
1. .لبخند جذابتان می کند..
همه ما به سمت افرادیکه لبخند می زنند کشیده می شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم..
2. لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد..
دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می زند..
3. لبخند مسری است..
لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می کشید..
4. لبخند زدن استرس را از بین می برد.
وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید..
5. لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند..
به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا .به آنفولانزا
ادامه مطلب...




::: دوشنبه 88/9/9 ::: ساعت 8:52 عصر :::   توسط علی عرب فیروزجائی 
نظرات شما: نظر

 

عجب رسمیه رسم زمونه

قصه برگ و باد خزونه

میرن آدما از اونا فقط

       خاطره هاشون به جا میمونه

     کجاست اون کوچه

   چی شد اون خونه

      آدماش کجان خدا میدونه

      بوتهء یاس بابا جون هنوز

    گوشهء باغچه توی گلدونه

        عطرش پیچیده تا هفتا خونه

         خودش کجاهاست خدا میدونه

        میرن آدما از اونا فقط

        خاطره هاشون به جا میمونه 

        تسبیح و مهر بی بی جون هنوز

     گوشهء طاقچه توی ایونه

  خودش کجاهاست خدا میدونه

 خودش کجاهاست خدا میدونه

  میرن آدما از اونا فقط

     خاطره هاشون به جا میمونه

      پرسید زیر لب یکی با حسرت

       پرسید زیر لب یکی با حسرت

          از ماها بعدها چه یادگاری میخواد بمونه

    خدا میدونه

 میرن آدما از اونا فقط

خاطره هاشون به جا میمونه

میرن آدما از اونا فقط

                                 خاطره هاشون به جا میمونه




::: چهارشنبه 88/9/4 ::: ساعت 10:0 صبح :::   توسط علی عرب فیروزجائی 
نظرات شما: نظر
   1   2   3      >